-
ستون بلا
یاروسلاو سیفرت / محسن عمادی به چهار جانب خاک رو میکنند چهار رسول رهیدهی جنگاور و چهار جانب خاک پشت چهار قفل سنگین مقفول است پای جادهی آفتابی سایهی باستانی ستون آونگ میشود از ساعت بند به ساعت رقص از ساعت گل سرخ به ساعت پنجهی اژدها از موقع لبخند به موقع خشم از موعد […]
-
تیره + گان
چند ماه پیش یک ایمیل گرفتم از جشنواره تیرگان در تورنتو برای قسمت عکس نوشته شده بود ،موضوع<< وطن>>. این یعنی مثلا من الان باید یک برج میلاد وسط لوس انجلس بسازم و بعد با حساب طول وعرض وارتفاع بروم با اطمینان از درازای وطن م عکس بگیرم و بفرستم برای داوران بخش عکس در […]
-
الف (لام) میم
امروز ظهر ساعت ۲ گفت که میرن دوتایی با (لام) قدم بزنن.قبل تر گفته بودم حالا که هزاروپانصدو سه ممیز نه مایل یعنی حدود بیست یک ساعت و سی شش دقیقه رانندگی بدون توقف با هم فاصله داریم اشکالی ندارد اگر با (لام) برود قهوه بخورد،قدم بزند،فیلم ببیند،گالری برود،گفت هوا خیلی خوب است میروند دوتایی […]
-
دوشنبه ۱۰ فروردین ۹۴
به نظرم امروز روز عجیبیه تو جیپسی دن. درست یادم نمیاد اول لپ تاپم و آوردم بیرون یا چای لاته سفارش دادم فکر کنم چای لاته سفارش دادم لپ تاپ و دوباره گذاشتم تو جاش،با خودم گفتم امروز از آفتاب کالیفرنیا لذت می برم،خنده داره… همونطور که داشتم چای لاته رو میخوردم سرم خود به […]
-
همان بهشتی را وعده می دهند که حتی خلبان هم می تواند در آن دیوانه باشد
“همان بهشتی را وعده می دهند که حتی خلبان هم می تواند در آن دیوانه باشد” یک: مایکل روان پزشکم امروز آنقدر استرس داشت که هر ده دقیقه برای رفتن به دستشویی عذرخواهی می کرد و از اتاق بیرون می رفت پرسیدم مایکل چیزی شده؟ گفت دارد خانه اش را می فروشد وقتی گفت دارد […]
-
،ایمیل ها یکی پشت یکی دیگر میآید ،به این همه انتظاری که کشیدم هم رحم نمی کنند ،حال عجیبی ست از لوس آنجلس ،ولنسیا ،سانفرانسیسکو همان سه جایی که فعلا میخواستم باشم. بالای ایمیل نوشته است “کانگراجولیشن شیرین یو هَو بین اَکسپتِد فور آر اِم اِف اِی پروگرَم این فاین آرت اَن بین اَواردد فور […]
-
سیّد ایمیل رو گرفتم
اون روزا تو دانشگاه سوره وقتی میخواستیم همدیگرو صدا بزنیم میگفتیم “سیّد”،مثلا میگفتیم سیّد فردا میای کنسرت؟ یا سیّد محموله رسید؟ یا حتی سیّد موزیک ما چی شد؟ کار به جایی رسید که میپرسیدیم سیّد درست کاری داری قبل از کلاس تاریخ هنر یه پک بزنیم؟ امروز که کارهاشو برای نمایشگاه ایمیل کرده بود ،نوشته بود […]
-
…هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر نیآید (ICANTBREATH)
دو روز شد که همان راه را سر ساعت شش رانندگی می کنم. در راه با صدای بلند شوپن گوش می کنم ،تمام راه را خودخوری می کنم که منی که نه از اهالی سرفینگ م نه موهای بلند سشوآر شده نه حتی شب نشینی های باشکوه چرا اصلا درجنوب کالیفرنیا فرود آمده ام؟ از ماشین […]
-
،چهار درس از پنج درسش را مردود شده و تنها در درس بوقلمون نمرهٔ قبولی آوردهاست
“Among other things, you’ll find that you’re not the first person who was ever confused and frightened and even sickened by human behavior. You’re by no means alone on that score, you’ll be excited and stimulated to know. Many, many men have been just as troubled morally and spiritually as you are right now.” “J. […]