اگر می خواهید در کالیفرنیا زندگی بکنید باید از صبح تا شب را بدوید اگر دونده خوبی باشید لطف می کنند از چک حقوقی که می گیرید درصدی برمی دارند و آنوقت شما در کالیفرنیا تحت پوشش بیمه می روید،فقط بی خانمان های خیابان سوم لس آنجلس هستند که در هر شرایطی بیمه می شوند…،وقتی با آن ها حرف می زنی از ته دل از بی خانمان بودن خودشان راضی هستند در جواب می گویند مگر دیوانه ایم که مثل سگ بدویم،خوب وضعشان هم که معلوم است بی خانمانند. آنقدر زیاد هستند که اگر بخواهی یکی،یکی داستانشان را بنویسی باید انقلاب کبیر فرانسه را چندین و چند بار رونویسی بکنی.من در رکاب سگانم اما… دیروز که داشتم با مهرنوش حرف می زدم گفتم دنباله خونه می گردم بیشتر از چهار،پنج ماه با پدر ومادر زندگی کردن در سن من دیگر خجالت دارد. دیدم که ما همه چه سال هاست داریم تنها زندگی می کنیم به این نوع تنهایی انگار باید عادت می کردیم یعنی یک جوری صبح زیر دوش داری به بیل ها و کلنگ ها یت فکر می کنی بعد با خودت و خدای در کردیت کارت هایت از خانه بیرون می روی به سمت کار یا دانشگاه استارت می زنی بعد از کار دوباره برمی گردی به خانه ی خودت. به جز وقت هایی که مهمان میآید در باقی ساعت ها وقتی جنازه برمی گردی به جز آشپزی حتی در حد سالاد هم که باشد و گلهای پشت پنجره “کسی آنجا تو را به انتظار نیست..” به چیدمان جنازه لپ تاپ را روشن کردم تا لیست یک خوابه ها و استودیوها ی پَسدینا را در کِرگ لیست چک بکنم و به همه یکی،یکی ایمیل بزنم ،بعد مسواک زدم ،به سمت تخت رفتم دراز کشیدم ،فکر کردم شاید باید این بار با پس اندازمحدود استودیوی کوچکی برای خودم بخرم موبایل را برداشتم فیس بوک را باز کردم قبل از خواب چک بکنم… یکی در فیس بوک استتوسش شده بود” این اِ ریلیشن شیپ” تهران را گرفتم ببینم شاید نکند من دیوانه شده ام. با خودم فکر کردم که زاکربرگ باید یک مدل از ریلیشن شیپ در فیس بوک اضافه بکند اسمش را هم بگذارد این اِ تَکس شیپ
Leave a Reply