جلو رفتم قیمت بلیط دوطرفه برای سانفرانسیسکو را پرسیدم دختر پشتِ باجه بود،خالکوبی رنگی بزرگی روی بازویِ راستش داشت انگارکه یک عقاب باشد،پوستش زیادی سفید بود و موهاش زیادی مشکی ،از لهجه اش پیدا بود که اهلِ ایالت های وسط است، سرش را بلند کرد گفت،۶۵،۴۳،۲۷،پرسیدم “وود یو تِل می واتس دِ دیفرِنس” حق داشتم بدونم این همه تنوع برای قیمت اتوبوس از کجا دارد آب می خورد،دوباره سرش و آورد بالا گفت: تا حالا ترمینال لوس آنجلِس بودی،گفتم اولین باره که می خوام با اتوبوس برم سانفرانسیسکو کار فوری دارم دو روز قبل هواپیما خیلی برام گرون می شه ،گفت آدم هایی که سوار می شن فرق می کنند می فهمی؟ گفتم آره “فور شور” یاد ترمینال غرب و شرق افتادم بلیط های یزد و کاشان و اردَهال،جاده ابراهیم آباد بدو بدوها و جیغ زدن های وسط ترمینال ها برای رسیدن به اتوبوس ها با راننده هایی که یکسر سیگار می کشیدند تا خود هدف، این که موقع رسیدن به هر بازرسی باید نشون میدادیم که مردها رو نمی شناسیم، همیشه هم یک مادری پیدا می شد که حاضر بشه سرِ ایست مادرمون باشه.گفت داری به این که کدوم و بخری فکر می کنی یا چی؟فکر کردم کاش می شد ترمینالِ شرق و غرب و براش ترجمه بکنم اونوقت عمرا دیگه از ترمینال لس آنجلس نمی ترسوندم،گفتم آره یعنی نه آدم،آدم دیگه اونم اینجا” منظورم کالیفرنیا بود” که همه آفتابی هستند،گفت پس کدوم و بدم گفتم فکرام و می کنم آنلاین می خرم. الان یک ساعتی شده که آنلاینم و دنبال بلیط ۲۷دلاری اما برای جمعه سُلد اوت شده. تا هر ساعتی که شده تلاش می کنم اصلا اگر پیدا نشد شاید جمعه مستقیم رفتم ترمینالِ شرق لوس آنجلس
شایلوه این روزها ساعت های طولانی لبه پنجره می نشیند وخیره می شود به پارک روبرو، ترسم از روزی می آید که هوایی بشود و برود،بابا هم مدام این ترس را راجع به تهران درباره من دارد
Leave a Reply